110 سند قسمت اول +اسکن از کتب ازمنابع اهل سنت در باره غدیر1214- 1202 سه= 12امام
مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست تقدیم به روی ماه عالم مهدی موعود منجی تمام عالم هر که منجیست خدا یارو نگهدارش باد هم که عیسی و موسی محمد باشد طراح و نوسینده حجت اله عرفانیان مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست صد کتابو صدحدیث آئینه روی محمد علیست دره علم خدا غیر از علی نیست جانشینه مصطفا این مرتضی مولاء علیست به ابجد خانواده محترم پیامبر583 پادشاه اصلی عالم 583محمد علی فاطمه حسن حسین 583 عاشوراه 583 شبکه نور 583پادشاه اصلی عالم 583به قرارداد الله 583 اهل بیت فاطمه 583 امت اسلامی583اهل دین قرآن اسلام 583به ابجداهل دین 100+351 قرآن +132 اسلام=583 583شبکه نور 583 شبکه نور583 اهل بیت فاطمه 583 این عدد نورانی را از راست بخوان براستی شیعیان فرزندان اهل بیت محمد علی فاطمه حسن حسین 583 میشود 385 شیعه 385 74 فرقه گمراه دین اگر دین ندارید لا اقل آزاد مرد باشیدبه ابجد 245 دینه بحق الله 245 افق دین اسلامه حق245اسلامه حق245 فاطمه +علی =245 علی110+135فاطمه=245 یا اسلام محمد 245 با اسلام علی 245دین الهی فاطمه 245با اسلام علی 245 با اسلام بحق بدینه حق اللهی 245 با دین انسان 245 اهل منطقی 245بسیجیان علی 245 مقام جانباز 245دعا کنید مهدی بیاید 245 انقلابیان 245 بسم الله الرحمن الرحیم 786- 541 عمر ابوبکر =245 اسلامه حق 245حکم الهی دین الله245 فاطمه 135+110 علی=245 اسلامه حق 245 سلطان سریرولایت علی قل انماولی یکم الله علی245مدار245مراد245 ما شیعیان فقط اهل بیت پیامبر را دوست میداریم و از کفار قریش بیزاریم به ابجد با قاصبان اهل بیت 786-245 اسلامه حق 245 علی فاطمه =541 عمر ابوبکر 231 باقاصبه دین الله231 ابوبکر231 راه دزدی231 فلسفه دین الله 385شیعه 385 حرفهای حسابی 385راز اهل عالم 385فرق نمیکند که سنی بر حق باشد یا شیعه وحدت اسلام برایم مهم است و پذیرش بحق به ابجد وحدت کل اسلام 600 منهای 541 ابوبکر و عمر = 59 مهدی 59 بزودی خواهد آمد و همه ادیان را به وحدت فرا میخواند ما باید کمکش کنیم صحابه حضرت مهدی بودن زحمت داردو 202دین الهی محمد 202 یعنی علی 110+92 محمد=202 بلغ اولا بکمالهی کشف دوجا به جمالهی حسنت جمیعو خصالحی صلو علیه و آلهی حاتفی گفت دیدم من آن کتف نبی دوره خاتم تا به شانه بود علیا"علیا"یا علی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است بوود نام مولاء الهی بحق که وصی مصطفی مرتضایی بت شکنی دوش نبی حیدر است وارث پیغمبر است اسلام نجاتبخش 1488 - 1202 عمر ابوبکرو عثمان = 286 یعنی 286 عید محمد علی 286 به ابجد 12منتخب12 اسلام 12 حق 12اخلاق12 نجاتبخش 12 اسلام 12 نجاتبخش 12 قلب 12هوا 12 ساعت 12 ماها 12 قلب 12جانها 12حم 12 گل گل12 دلی که نیست حب علی سنگ است چرا که نور وی و نور حق هماهنگ است مگر نام محمد هم علی نیست آئینه روی محمد علیست وصی بحق محمد سلام سَلاَمٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ سلام بر جمال حیدر کرار اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیسو حیل دیو مسلمان نشود فتنه های دین 615-541 = 74 فرقه نه 74 ابجد سه خلیفه ابوبکر27+22 عمر+25 عثمان =74باعث 74 فرقه شدن دین شدند74والشجرتها الملعونه 74 ابجد ابوبکر 27+22 عمر +25 عثمان = 74 ان من المجرمین منتقمون 74 به هزار نام خدا قسم 1000به ابجد محمد مصطفا 92 قسم = 1092 منهای ابجد سه خلیفه کن 1202- منهای 1092 = 110مولا و مقتدای عالم علیست افتخار دین 1346- 1202= 144 ضرب 12 امام در خودش 144 ابجد آیه وعتصمو بحبل الله جمیعا" و لا تفرقو 144 گمراه دین 310 عمر 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق 310بفریبی ها310مکرن310 کفری 310گمراه دین310عمر 310منکر310 نیرنگ310عمر310با قاصب کل دین 310 بناحق پلید اهله دینه310 بیداد گرانه ابله 310 احمقان اهل دینی 310 یا وهابیه منافقه 310احمقان اهل دینی 310 فاسدان پلید دین ها 310 بمار زنگی 310کفری 310 عمر 310 310کلب کلب هار310 ابله منافقا 310نمرودی310 ناحق عالمی 310 عمر 310بمار زنگی 310منکر 310جاهل منافق 310 ابله منافقا 310 اباجهل در دین 310 ابالهبا در دین 310 اباجهل در دین 310 بیداد گران ابله 310 قاصبان بدین 310نامردیه 310 کفری 310 عمر 310 گمراه دین 310یا بلاء دین اسلام 310نیرنگ310نمرودی310 سامری310 گمراه دین310 مکرن310حرامیان 310بی ایمان دین اسلام310 عمر 310 گمراه دین 310 منکر 310 کفری 310 نامردیه 310دلیل نفاق310 عمر 310 جاهل منافق310 ابله منافقا 310 با اهل منافق 310 310اباجهل در دین 310 کفری310 احمقهای فاسد 310 منکر 310 حرامزاده پلید 310وهابی کودن دین اسلامی310 قاصبان بدین 310 رمززناه 310 گمراه دین310 کوره دینیه 310جهل عرب 310 اباجهل در دین310یا بلاء دین اسلام 310منکر 310نامردیه 310با وهابیه نادان دین حق 310 دلیله نفاق310کفری310 نیرنگ310نمرودی 310 کلب کلب هار 310 عمر 310سگ هار پلید 310 دلیل نفاقه 310 جهل عرب 310سامری310 310دائش وهابی نادان 310 اباجهل در دین 310گمراه دین 310 جاهل منافق 310 ابله منافقا310 کفری 310حرامیان 310 نامردیه 310دزدانه فدک فاطمه 310بمار زنگی 310کفری منکر 310جاهل منافق 310 نامردیه 310عمر 310یا بلاء دین اسلام 310 سگ مردها310 نیرنگ 310نمرودی 310سامری310 گمراه دین310یا بلاء دین اسلام 310 نیرنگ 310 منکر 310 کفری 310 مکرن310 خباثتی1512-1202 سه خلیفه = 310 عمر 310نامردیه 310 منکر310 کفری310نیرنگ 310 عمر310ناهنجار 310پلیدی بقاصبانی 310بوگند مردابا 310سگ مرد ها 310 کبر پلید دین 310بقلدره دینه 310احمق بی دین ها 310 جهل عرب 310 اباجهل در دین 310 گراز ناهلی 310 دزده دین اسلامی 310 نار جهیما310بدعت شیطانه 851-541= 310عمر 310 با اهل منافق 310 حرامیان 310 بمزاحم های دین اسلام 310 رزل بدینی 310 با اهل منافق 310 اهل دین دین عدوالله 310عمرفاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310 مفسدین به جهان310 310فاسق دینه310دلیل نفاقه310 اهل نابکار310 مانع های سده دین 310مفسدین به جهان310با ارازل دینی310پلید نادان بجهانی310310مفسدین به جهان310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310 310منکر310نامردیه 310 گنه بزرگانه 310مکرن 310 کفری 310 نیرنگ310 عمر310 ابله منافقا 310جاهل منافق310عمر 310حرامیان 310گمراه دین310 فاسقین 310مکاره پلید310به کاذبه منافق310جاهل منافق310بفریبیها310 مکرن310 کفری310گمراه دین310عمر 310قاصبه دین الله310 فریب کاران اهل عالمی 715 -541 فتنه ها عمر ابوبکر = 310 عمر 310 گمراه دین 310خاک عالم بر سرت کنم عمر عرعر خر هم بوود لعن عمر این نام 310چیست که عرعر میکند اهل سنت را همه خر میکندتف به روی هر کسی نادان بوود هم طرفدار ابوبکروعمر عثمان بوود عرعر خر هم بوود لعن عمر به ابجد خائنان 772-451 عمر و ابوبکر = 231 اهل بی مغز بدین 231ابوبکر 231با قاصبه دین الله 231 لانه جاسوسیه 231 قاصب ابله 231231محکومان بدین 231ادیانی جعلی باطل 231 دو رویه 231 یا ابوسفیانی 231 نفاق231 فاسق231 اهل بقاصب231یا اهل مفسد 231 اهل نامرد 231 محکومان بدین231جزو خائنان به رسول خدا بوده الله اکبر کلمات هم غوغا نموده اند به ابجد اشراردینها772-541= 231 ابوبکر231راه دزدی 231 نفاق 231 با جاهلا نادان ملحد 231 عصیان231فاسق231 قفان231. قفان در قول عمر: انی استعمل الرجل فاجر 231 یه فاجریا 231دزده دینه اسلامی 231 راه دزدی231 دزده دینه اسلامی231به دقل باز کودن 231فقان 231احمق ملحد231با ناحق دینه 231 یا ابوسفیانی 231لانه جاسوسیه231 ادیانی جعلی باطل 231 دورویه 231 با دزد گربها 231 بابی عقلیها 231عصیانی231ابوبکر231 با دینه ناحق 231راه دزدی231عصیان 231 دزده دینه اسلامی231 ابوبکر نابحق دینها 231 بااحمقی بدینه231 عمر ابوبکر 231نفاق دورویه 231 فقان 231 چاه عمیقه231 ابوبکر و عمر 541قاتلی 541 ابوبکر و عمر 541در غدیر خم دین کامل شد اکملتو لکم دینکم بعد از وفات پیامبر دشمنان دین خدا گمراه دین 310مکرن 310کفری310 ناحق عالمی310 عمر310نیرنگ 310گمراه دین 310 مکرن310کفری دزدان فدکه فاطمه310بمارزنگی310 کفری310 اهل نابکار 310بعالم بی عملی 310 پرمدعاه 310با نادان کل عالمی 310 ابله بکل عالم 310 فاسق دینه 310 پلید فاسدان دین 310 احمق ها نادان پلید 310 پلیدها احمق نادان 310منکر 310جاهل منافق منافق ابلها 310نامردیه310 کفری310عمر310نیرنگ 310 نمرودی310 حرامزاده پلید310 سامری310 گمراه دین310مکرن 310 بکج راه 231 ابوبکر231 دزده دینه اسلامی 231ابله بکل عالم 231دزدا فدک نگونه 231ابوبکر 231رکب وبا 231 احمق ملحد 231 اشراردینها772-541 عمر و ابوبکر= 231 با فاجعه جهانی 231 به لعین دین 231 ابوبکر231لعین بدین231 بکودن احمق 231 دین حرام الهی 231 نفاق 231 عصیان 231 فتنه گران 786- 245 اسلامه حق = 541 ابوبکر عمر 541+430 مقصر = 971 ظالم - 310 عمر =661 عثمان -231 ابوبکر =430 مقصر به ابجد (ریاست کفر )971 ظالم میباشد 971-661 عثمان = 310 عمر310 با قاصب دین الهی 310 عمر 310 منکر 310 حرامیان 310 کفری 310 عمر ابوبکر231+ 310عمر 310ناحق عالمی = 541فتنه عالم 676-135 فاطمه = 541 عمر وابوبکر فتنه عالم بودند شرم گینان 651-110 علی = 541 عمر ابوبکر رکب وبا 541 عدواهل بیت بوده اند به ابجد صغیر شیطان 22 مقصر 22 هذیان 22 عمر22شیطان 22 ابابکر22دشمن اسلام22 مجرمان 22 منافقان 22 بدبختی 22 بدیها 22 دروغ 22نیرنگ 22 کلک 22 کید 22 مکارا 22 روباه 22 ابوبکر رکب وبا من از خار سر دیوار دانستم بناحقی دو سال خلافت نکرده از دنیا رفت عمر به او سم ری سامری قوم محمد او را به درک اسفل سافلین فرستاد در طبقه سوزان جهنم که به آنجا اسفله سافین میگویند فقط شیطان نمرود شداد حامان فرعون عمر ابابکر شمر یزید معاویه و بت پرستان و قاصبان ولایت را عذاب میکنند قرار دارندهفت طبقه زیرداخل جهنم سوزان ترین جای جهنم را درک اسفله سافلین میگویند علمی فراتر از کهکشان ریاضی در قرآن به ابجد ظالم 971-430 مقصر = 541 ابجد ابوبکر عمر 541 مقصر 430+231 ابوبکر= 661 عثمان 661+310 عمر = 971 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر 541گمراه دین بناحق دینها 541 ابجد آل سعود 171+370 شیطان = 541 مردان گمراه 541جهل عرب ابله به کل عالم 541 اباجهل در دین عقیده باطل 541کفری دین حرام الهی 541دلیل نفاق به لعین دین 541 به دقل باز کودن با قاصب کل دین541 پلید ناکسان حرامیان 541ابله منافقا بناحق دین ها 541 بی دینها احمق جاهل منافق 541جهل عرب عقیده باطل541ملحد ها یا منافق آل سعود 541شیطان آل سعود541 آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی آفت کلی541 به نااهله منافقه آل سعود 541بانامرده اهل دین اسلامی 541دشمنا دین های اسلامی 541 منافق کوردلی541 ابله بشرا 541آفت کلی 541 با قاصب کل دین نفاق541 کافر پلید دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام با دشمن ابله نادان 541 به نامرده ابله دین 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541آفت کلی 541انحرافه دین اسلام یا حقه بازان پلید اسلامی به نامرده ابله دین 541 عقیده باطلی نامردی 541 با منافقان ابله ملحد نادان 541دشمنه اسلامی 541کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541انحرافه دین اسلام 541
قالب وبلاگ 1
داستانهای زندگی 1
ابزار وبلاگ 1
خرید لایسنس نود32 1
بزرگترین سامانه تبادل لینک 1
بهترین ریمل - ریمل حجم دهنده و بلند کننده 1
سر دنده ال ای دی led
ردیاب مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اسلامه حق 245 علی 110 + 135فاطمه = 245 و آدرس aaaali110.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 117
بازدید دیروز : 61
بازدید هفته : 193
بازدید ماه : 1242
بازدید کل : 107898
تعداد مطالب : 437
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



به ابجدظالم 971- 430 مقصر = 541 دشمنه اسلامی 541 کافر پلید دین اسلام 541توهین دین ها 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 مجرمین بدین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 آل سعود 171+370 شیطان = 541 عمر ابوبکر541 پیامبر فرمود بعد از من فتنه ها بپا خیزند به ابجد فتنه ها 541 اهله شر 541 دشمنه اسلامی 541 مرگ کافر 541 آفتین 541 عداوتین 541 عمر ابوبکر541 فتنه ها541 آل سعود 171 +370 شیطان = 541 قاتلی 541 دشمنه اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541 اولین قاصب دینه 541 مجرمین بدین اسلام 541 بنامردان قاصب 541 انحراف دین اسلام 541 فاجران دین اسلامی 541منافقان پلیده دین 541 با ناکس های اهله قرآن 541مقصرا دین الهی 541 نامردان اصلی دین 541بنامردان قاصب 541 مردان گمراه541 فاجران دین اسلامی 541 مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 مردان گمراه 541 احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مقصرا دین الهی 541 بنامردان قاصب 541 مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 نامردان اصلی دین 541 به اولین قاصبان احمق پلید 541 نامردان اصلی دین 541 به ابجد آفتین 541 کافر پلید دین اسلام 541آفتین 541فتنه ها 541 عمر ابوبکر 541 میباشند 541احمقان فاسد دین اسلام 541 کافر پلید دین اسلام 541 مجرمین بدین اسلام 541 کفار پلید دین اسلام 541 با ناکسهای اهل قرآن 541 مقصرا دین الهی 541 فاسد ترین نامرد اهل دین 541 مجرمین بدین اسلام 541مردان گمراه 541 بنامردان قاصب 541 کافر پلید دین اسلام 541 احمقان فاسد دین اسلام 541مجرمین بدین اسلام 541 دشمنه اسلامی 541 ظالم 971-430 مقصر = 541 عمر ابوبکر


عامل تفرقه926 بوده است 926 -385شیعه = 541 عمر و ابوبکر 851 تفرقه بدین 851- 541 عمرابوبکر= 310 عمر =لعن نفرینا 541  ابوبکر و عمر 541 

110 سند غدیر از منابع اهل سنت + اسکن کتب

110 سند غدیر از منابع اهل سنت + اسکن کتب
 

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) - سنت -  110 سند غدیر از اهل سنت

 





دیدن سایر مدارک دانلود پاورپوینت اسناد غدیر مستقیم غیر مستقیم

اعتراف صریح ابن جوزی به کلمه مولا در حدیث غدیر


دانشمندان عرب در تفسير كلمه (مولي) در فرمايش رسول خدا كه فرمود : (من كنت مولاه) وجوهي ذكر كرده‌اند كه يكي از آن‌ها به معناي مالك است و... معناي دهمين آن اولي و برتر است ، خداوند فرمود: اين مولاي شما است ، به اين معنا است كه او اولي و برتر به شما است ، و چون ثابت شد كه مولي به معناي اولي است ؛ پس حمل لفظ مولي در اين حديث بر كسي كه مالك بنده‌اي باشد جائز نخواهد بود ؛ چون پيامبر مالك علي و علي بنده رسول خدا و آزاد شده او نبود ، و نيز حمل آن بر كسي كه پسر عموي ديگري است جايز نيست ؛ زيرا او پسر عمويش بود . و نه بر هم پيمان ، چون اين قضيه مربوط به كساني است كه ضرر ديده‌اند و پيمان بر كمك و همراهي مي بندند . و نه بر ياري و كمك ؛ زيرا اين معني در خود كلمه موجود است . و نه بر كسي كه سر پرستي (ضمان جريره) را دارد و نه بر همسايه كه چنين حملي لغو است و نه بر آقا و سروري كه اطاعتش لازم است .

پس مقصود از كلمه مولي در اين حديث غير از معناي دهم آن كه اطاعت محض و مخصوص ؛ يعني همان حمل بر اَولي نخواهد بود ، و معنايش اين مي‌شود : كسي كه من اولي و برتر از جان وي به خود او هستم پس علي هم اولي و برتر از جان او به او است. من در اين معني و تفسير تنها نيستم ؛ بلكه ابو الفرج اصفهاني نيز در كتابش مرج البحرين اين حديث را از اساتيدش نقل كرده و مي‌گويد : رسول خدا دست علي را گرفت و فرمود : كسي كه من ولي و سرپرست او و برتر از جانش به وي هستم ؛ پس علي سرپرست او است .

از اين تعابير فهميده مي‌شود كه همه معاني كلمه مولي در نهايت باز گشت به وجه دهم آن دارد كه جمله : آيا من بر جان مؤمنان برتر از خودشان نيستم ؟ و اين نص آشكاري است در اثبات امامت و پذيرفتن طاعت و پيشوائي .

سبط بن الجوزي الحنفي ، شمس الدين أبوالمظفر يوسف بن فرغلي بن عبد الله البغدادي ، تذكرة الخواص.

 

 

ثقلین و غدیر در کنار هم از لسان پیامبر

 

حضرت على عليه السّلام فرموده است : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در زير درختى در محل «خم» قرار گرفته بود ، طولى نكشيد از زير درخت بيرون آمده و دست مرا گرفت و خطاب به مردم فرمود : اى مردم ! مگر نه اين است كه گواهى مي‌دهيد ، خداى تعالى پروردگار شماست ؟ در پاسخ گفتند : آرى ! فرمود:مگر نه اين‌ است كه گواهى مي‌دهيد ، خدا و رسول او از جان شما به شما سزاوارترند ؟ و خدا و رسول او مولاى شمايند ؟ گفتند : آرى ! فرمود : بنا بر اين ، كسى كه خدا و رسول او مولاى او هستند ، به راستى اين شخص (على عليه السّلام) مولاى اوست. اينك ، در ميان شما دو اثر ارزنده و گرانبها مىگذارم كه هرگاه به آن‌ها تمسك كنيد ، هرگز در منجلاب گمراهى گرفتار نخواهيد شد : يكى ، كتاب خدا است كه ريسمان استوار ميان شما و خدا مىباشد كه يك طرف آن در دست حق تعالى است و طرف ديگرش در اختيار شماست و ديگرى ، اهل بيت من است.ابن حجر بعد از نقل اين روايت بر صحت آن تصريح كرده و به طرق آن نيز اشاره كرده و مي‌گويد :سند اين روايت صحيح است . حديث غدير خم را نسائي از طريق أبو طفيل از زيد بن أرقم و نيز از علي عليه السلام و گروهي از صحابه نقل كرده‌ است . در اين روايت چيزهاي است كه در آن‌ها نيست . اصل حديث را ترمذي نيز نقل كرده است.ابن حجر عسقلاني ، أحمد بن علي بن حجر (متوفاي852 هـ) المطالب العالية زوائد المسانيد الثمانية ، ج 16 ، ص142 ، ح3943 ، تحقيق : د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري ، ناشر : دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية ، الطبعة : الأولى ، 1419هـ .

مسند الإمام أحمد بن حنبل ، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر : مؤسسة قرطبة - مصر

 

 

اعتراف وحشتناک ابن تیمیه در مورد حدیث ثقلین و غدیر 

و آنچه را كه مسلم نقل كرده اين است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله در غدير خم فرمود: من دو چيز گرانبها در بين شما باقي گذاشتم کتاب خدا، سپس سفارش و ترغيب کرد به کتاب خدا، سپس فرمود : و عترت من ، اهل بيت من ، شما را به خدا سفارش مي‌کنم درمورد اهل بيتم ، اين را سه بار تکرار کرد و اين روايتي است که تنها مسلم آن را نقل کرده است .

ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، منهاج السنة النبوية، ج7، ص318، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولى، 1406هـ.

 

 

اعتراف وحشتناک دیگر ابن تیمیه در مورد حدیث ثقلین و غدیر 

در روايت صحيح از پيامبر صلي الله عليه وآله ثابت شده است كه آن حضرت در غدير خم (ميان مكه و مدينه) در حضور مردم خطبه خواند و فرمود: همانا من دو چيز گرانبها در ميان شما مي‌گذارم، يكي كتاب خدا است. آنگاه مردم را درباره آن سفارش كرد. سپس فرمود: وعترت من ،‌ اهل بيت من. شما را به خدا سفارش مي‌کنم درمورد اهل بيتم . اين جمله را سه مرتبه تكرار كرد.

و حسن و حسين از بزرگان اهل بيت رسول خدا و نزديكترين افراد به آن حضرت است؛ چنانچه در روايت صحيح ثابت شده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله كسايش را بر علي، فاطمه، حسن و حسين انداخت پس از آن فرمود: خدايا اين ها اهل بيت من هستند پس رجس و پليدي را از آنها دور كن و آنها را پاك گردان.

ابن تيميه الحراني الحنبلي، ابوالعباس أحمد عبد الحليم (متوفاى 728 هـ)، منهاج السنة النبوية، ج4، ص561، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولى، 1406هـ.

 

 

يحيي بن جعده از زيد بن ارقم روايت كرده است كه همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به راه خويش ادامه مىداديم تا به غدير خم رسيديم . در آنجا درختى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن درخت اشاره كرد و اصحاب زير آن درخت را تميز و مرتب ساختند و آن روز به اندازهاى هوا گرم بود كه ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز نديده بوديم.رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه پرداخت . پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هيچ پيغمبرى مبعوث نمىشود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهدهدار مىشود ؛ طولى نمىكشد ، دعوت الهى را اجابت مىكنم و دو اثر گرانبار (يا گرانبها) در ميان شما به جاى مىگذارم كه اگر از آنان پيروى نماييد، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من است. سپس دست على عليه السّلام را به دست گرفت و خطاب به مردم گفت : اى مردم! چه كسى از جان و مال شما از خود شما سزاوارتر است؟ گفتند : خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اولي تر به جان و مال است آنگاه فرمود:بر هر كسي من ولايت دارم، علي نيز مولاي اوست.

 

 

يحيي بن جعده از زيد بن ارقم روايت كرده است

كه همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به راه خويش ادامه مىداديم تا به غدير خم رسيديم . در آنجا درختى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن درخت اشاره كرد و اصحاب زير آن درخت را تميز و مرتب ساختند و آن روز به اندازهاى هوا گرم بود كه ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز نديده بوديم.رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه پرداخت . پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هيچ پيغمبرى مبعوث نمىشود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهدهدار مىشود ؛ طولى نمىكشد ، دعوت الهى را اجابت مىكنم و دو اثر گرانبار (يا گرانبها) در ميان شما به جاى مىگذارم كه اگر از آنان پيروى نماييد، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من است. سپس دست على عليه السّلام را به دست گرفت و خطاب به مردم گفت : اى مردم! چه كسى از جان و مال شما از خود شما سزاوارتر است؟ گفتند : خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اولي تر به جان و مال است آنگاه فرمود:بر هر كسي من ولايت دارم، علي نيز مولاي اوست.

 

سنت

 

اعتراف به صحت حديث غدير


ترمذي از أبو طفيل

أبي سريحه و يا زيد بن أرقم (ترديد از شعبه است) از رسول خدا نقل كرده‌اند كه آن حضرت فرمود : «هركس من مولاي او هستم ، پس علي مولاي او است» .اين حديث حسن و صحيح است ، شعبه اين روايت را از ميمون بن عبد الله از زيد بن أرقم از رسول خدا صلي الله عليه واله نقل كرده است . أبو سريحه همان حذيفة بن أسيد غفاري صحابي رسول خدا است .الترمذي ، محمد بن عيسى أبو عيسى السلمي (متوفاي279هـ) ، سنن الترمذي ، ج 5 ، ص 633 ، ح3713 ، بَاب مَنَاقِبِ عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ رضي الله عنه ، تحقيق : أحمد محمد شاكر وآخرون ، ناشر : دار إحياء التراث العربي - بيروت .

محمد ناصر الباني بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :

أخرجه الترمذي و قال : «حديث حسن صحيح» .قلت : وإسناده صحيح على شرط الشيخين .

ترمذي آن را نقل كرده و گفته است كه اين روايت حسن و صحيح است و من مي‌گويم كه سند آن با شرائطي كه بخاري و مسلم براي صحت روايت قائل هستند ، صحيح است .الألباني ، محمد ناصر ، سلسلة الأحاديث الصحيحة ، ج4 ، ص331ـ 332 ، ناشر : مكتبة المعارف ـ الرياض .


ابن ماجه قزويني از سعد بن أبي وقاص

عبد الرحمن ، معروف به ابن سابط ، از سعد بن ابى وقّاص نقل كرده است كه در يكى از سال‌هاى حج كه معاوية به مكّه رفته بود ، سعد بن ابى وقّاص به ملاقات او رفت . در اين هنگام ، حاضران براى خوشحال كردن ، معاويه ، از حضرت على عليه السّلام بدگويي مىكردند .

سعد ، از شنيدن نكوهش آنان ، خشمناك شد و گفت : چنين سخنان نابجا و نابخردانه را درباره بزرگوارى مىگوئيد كه خود از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم فرمود :

«من كنت مولاه فعلىّ مولاه» .

و شنيدم خطاب به حضرت على عليه السّلام، مىفرمود:

«انت منّى بمنزلة هارون من موسى الّا أنّه لا نبىّ بعدى»

و شنيدم كه فرمود:«لاعطينّ الرّاية رجلا يحبّ اللّه و رسوله ؛ همانا پرچم جنگ را به مردى مىسپارم كه خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را دوست مىدارد.

ابن ماجه القزويني ، محمد بن يزيد (متوفاي275 هـ) ، سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 45 ، ح121 ، باب فَضْلِ عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ رضي الله عنه ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ، ناشر : دار الفكر - بيروت .

محمد ناصر الباني نيز بعد از نقل روايت مي‌گويد :

أخرجه ابن ماجة ( 121 ) . قلت : و إسناده صحيح (ألباني، محمّد ناصر ، سلسة الأحاديث الصحيحة‌ ، ج 4 ، ص 249 ،)


ابن ماجه قزويني از براء بن عازب

عدي بن ثابت از براء بن عازب نقل كرده است كه در «حجة الوداع» كه افتخار همراهى با رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله را داشتيم ، در بازگشت ، در يكى از مسيرها دستور داد براى نماز جمع شويم و در آنجا دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود :

«ألست أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ ؛ آيا من سزاوارتر نيستم به مؤمنان از خود آنها؟ » همگى تصديق كرده و بله گفتند . باز فرمود :

«ألست أولى بكلّ مؤمن من نفسه ؛ آيا من نسبت به تك تك مؤمنان از خود آن‌ها سزاوارتر نيستم ؟ » .

باز هم تصديق كرده و بله گفتند . سپس اشاره به حضرت على عليه السّلام كرده و فرمود:«فهذا ولىّ من أنا مولاه» ؛ اكنون كه فرموده مرا تصديق كرديد ، بدانيد كه على به هر مؤمنى همان مقام اولويت را دارد كه من نسبت به آن مؤمن دارم.

سپس فرمود : « پروردگارا! دوست على عليه السّلام را دوست بدار ، و دشمن او را خوار و ذليل فرما » .

ابن ماجه القزويني ، محمد بن يزيد (متوفاي275 هـ) ، سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 43 ، ح116 ، فَضْلِ عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ رضي الله عنه ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي ، ناشر : دار الفكر - بيروت .

الباني بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :صحيح .

محمّد ناصر الألباني ، صحيح ابن ماجة ، ج 1 ، ص 26 ، ح113 ، طبق برنامه المكتبة‌ الشاملة


ابن حجر عسقلاني از امير مؤمنان عليه السلام

حضرت على عليه السّلام فرموده است : رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در زير درختى در محل «خم» قرار گرفته بود ، طولى نكشيد از زير درخت بيرون آمده و دست مرا گرفت و خطاب به مردم فرمود : اى مردم ! مگر نه اين است كه گواهى مي‌دهيد ، خداى تعالى پروردگار شماست ؟ در پاسخ گفتند : آرى ! فرمود :مگر نه اين‌ است كه گواهى ميدهيد ، خدا و رسول او از جان شما به شما سزاوارترند ؟ و خدا و رسول او مولاى شمايند ؟ گفتند : آرى ! فرمود : بنا بر اين ، كسى كه خدا و رسول او مولاى او هستند ، به راستى اين شخص (على عليه السّلام) مولاى اوست. اينك ، در ميان شما دو اثر ارزنده و گرانبها مىگذارم كه هرگاه به آن‌ها تمسك كنيد ، هرگز در منجلاب گمراهى گرفتار نخواهيد شد : يكى ، كتاب خدا است كه ريسمان استوار ميان شما و خدا مىباشد كه يك طرف آن در دست حق تعالى است و طرف ديگرش در اختيار شماست و ديگرى ، اهل بيت من است .

ابن حجر بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :سند اين روايت صحيح است . حديث غدير خم را نسائي از طريق أبو طفيل از زيد بن أرقم و نيز از علي عليه السلام و گروهي از صحابه نقل كرده‌ است . در اين روايت چيزهاي است كه در آن‌ها نيست . اصل حديث را ترمذي نيز نقل كرده است .

ابن حجر عسقلاني ، أحمد بن علي بن حجر (متوفاي852 هـ) ، المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية ، ج 16 ، ص142 ، ح3943 ، تحقيق : د. سعد بن ناصر بن عبد العزيز الشتري ، ناشر : دار العاصمة/ دار الغيث - السعودية ، الطبعة : الأولى ، 1419هـ


بزار از زيد بن يثيع

ابو اسحاق از عمرو بن ذى مرّ ، سعيد بن وهب و زيد بن يثيع به اتفاق همگان روايت كرده اند كه از حضرت على عليه السّلام شنيديم ، سوگند مىداد كه اگر كسى از شما از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در روز غدير خم آن چه را درباره من فرموده ، شنيده است ، شهادت خود را اعلام نمايد . سيزده تن از حاضران از جاي برخواستند و شهادت دادند كه از آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله شنيديم ، فرمود : مگر نه اين كه من از جان مؤمنان سزاوارتر از خود آن ها هستم ؟ مردم فرموده آن حضرت را تصديق كردند . در اين هنگام دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود :

«من كنت مولاه فعلىّ مولاه اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و احبّ من احبّه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله» .

البزار ، أبو بكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاي292 هـ) ، البحر الزخار (مسند البزار) ج 3 ، ص 35 ، ح786 ، تحقيق : د. محفوظ الرحمن زين الله ، ناشر : مؤسسة علوم القرآن ، مكتبة العلوم والحكم - بيروت ، المدينة الطبعة : الأولى ، 1409هـ .

هيثمي بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :رواه البزار ورجاله رجال الصحيح غير فطر بن خليفة وهو ثقة .اين روايت را بزار نقل كرده و راويان آن راويان صحيح بخاري هستند ، غير از فطر بن خليفه كه او نيز مورد اعتماد است

الهيثمي ، علي بن أبي بكر (متوفاي 807 هـ) ، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 9 ، ص 105 ، ناشر : دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة ، بيروت – 1407هـ .



بزار از سعد بن أبي وقاص

عائشه دختر سعد از پدرش نقل كرده است كه رسول خدا صلي الله عليه وآله دست علي عليه السلام را گرفت و فرمود : آيا من از مؤمنين نسبت به خودشان سزاوارتر نيستم ؟ هر كس كه من مولاي او هستم ، علي مولاي او است .

البزار ، أبو بكر أحمد بن عمرو بن عبد الخالق (متوفاي292 هـ) ، البحر الزخار (مسند البزار) ج 4 ، ص 41 ، ح1203 ، تحقيق : د. محفوظ الرحمن زين الله ، ناشر : مؤسسة علوم القرآن ، مكتبة العلوم والحكم - بيروت ، المدينة الطبعة : الأولى ، 1409 هـ .

هيثمي بعد از نقل روايت مي‌گويد :

رواه البزار ورجاله ثقات .اين روايت را بزار نقل كرده و راويان آن مورد اعتماد هستند .مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، ج 9 ، ص 107 ، اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807 ، ناشر : دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة ، بيروت – 1407 .


طبراني از زيد بن أرقم

يحيي بن جعده از زيد بن ارقم روايت كرده است كه همراه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به راه خويش ادامه مىداديم تا به غدير خم رسيديم . در آن جا درختى بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به آن درخت اشاره كرد و اصحاب زير آن درخت را تميز و مرتب ساختند و آن روز به اندازهاى هوا گرم بود كه ما روز گرم و پر حرارتى را مانند آن روز نديده بوديم .در آنجا بود كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد خطابه پرداخت . پس از حمد و ثناى الهى ، خطاب به مردم فرمود : هيچ پيغمبرى مبعوث نمىشود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهدهدار مىشود ؛ طولى نمىكشد ، دعوت الهى را اجابت مىكنم و دو اثر گران بار (يا گرانبها) در ميان شما به جاى مىگذارم كه اگر از خواسته و رويه آنان پيروى نماييد ، هرگز به گمراهى گرفتار نخواهيد شد: يكى كتاب خداست و ديگرى عترت من است .سپس دست على عليه السّلام را به دست گرفت و خطاب به مردم گفت : اى مردم ! چه كسى از جان و مال شما ، از خود شما سزاوارتر است ؟ گفتند : خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اوليتر به جان و مال است آنگاه فرمود :«من كنت مولاه فعلىّ مولاه» .

المعجم الكبير ، ج 5 ، ص 171 ، اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360 ، ناشر : مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حمدي بن عبدالمجيد السلفي .الباني بعد از نقل اين روايت مي‌گويد :أخرجه الطبراني ( 4986 ) و رجاله ثقات .طبراني آن را نقل كرده و روايان آن مورد اعتماد هستند .

الباني ، محمد ناصر ، السلسلة الصحيحة ، ج 4 ، ص 249 ، طبق برنامه المكتبة‌ الشاملة .



اعتراف اهل سنت در مورد رجال حدیث غدير

شمس الدين ذهبي (متوفاي748هـ)

محمد بن جرير طبري اسناد روايت غدير خم را در چهار جلد جمع آوري كرده است كه من قسمتي از آن را ديدم و از گستردگي روايات آن شگفت زده شدم و يقين كردم كه اين اتفاق افتاده است .


شمس الدين ذهبي (متوفاي748هـ)

من يك جلد از كتاب أسناد حديث غدير را كه ابن جرير نوشته بود را ديدم و از زياد بودن أسناد آن گيج و مبهوت شدم .


محمود الالوسی بغدادی (متوفاي1270هـ)

ذهبي گفت : اين حديث به صورت متواتر نقل شده است و من يقين كردم كه از رسول خدا ‌صلي الله عليه وآله صادر شده است، اما جمله: «اللهم وال من والاه» نيز سندش قوي است



ابن حجر عسقلاني (متوفاي 852 هـ )

حديث : «من كنت مولاه فعلي مولاه» را ، ترمذي ونسائي با سند صحيح نقل كرده اند ، سند‌هاي بسياري دارد ، كه همه آن‌ها را ابن عقده در كتاب مستقلي جمع آوري كرده است و بسياري از اسناد آن صحيح و يا حسن هستند.


ابن حجر الهيثمي (متوفاي974هـ)

در صحت حديث غدير شكي نيست ؛ زيرا گروهي مانند : ترمذي ، نسائي و احمد آن را با سند نقل كرده اند ، اسناد اين حديث فراوان است و شانزده تن از اصحاب آن را روايت كرده اند ، و در نقلي كه احمد دارد مي گويد : سي نفر از اصحاب در زمان خلافت علي عليه السلام وقتي كه علي از آنان در خواست گواهي بر شنيدن اين حديث از رسول خدا صلي الله عليه وآله نمود ، شهادت دادند كه آن را از پيامبر شنيده‌اند

بيشتر سندهاي اين حديث صحيح و حسن است و سخن كسي كه بر سند آن بخواهد ايراد مي‌گيرد ، ارزش توجه ندارد.



جلال الدين سيوطي (متوفاي 911هـ)

اين حديث را امام احمد ومسلم از براء بن عازم نقل كرده اند و احمد مجدداً آن را از بريده بن حصيب و ترمذي و نسائي و ضياء مقدسي از زيد بن ارقم آن را نقل كره اند، هيثمي مي گويد: رجال سند احمد همه ثقه هستند و در مورد ديگري گفته است راويان آن راويان صحيح بخاري هستند .سيوطي مي گويد: حديث غدير متواتر است.

علت ايراد اين حديث آن است كه اسامه به علي گفت : تو مولاي من نيستي ؛ بلكه مولاي من پيامبر است ، رسول خاد صلي الله عليه وآله پس از شنيدن اين سخن فرمود : هر كس من مولاي او هستم ، علي نيز مولاي او است .


جلال الدين سيوطي (متوفاي 911هـ)

هيثمي گفته است كه راويان مسند احمد مورد اعتماد هستند و در جاي ديگر گفته كه روايان آن راويان صحيح بخاري هستند و مصنف (سيوطي) گفته است كه حديث غدير متواتر است .


أبو حامد غزالي (متوفاي505هـ)

از خطبه‌هاي رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) خطبه غدير خم است كه همه مسلمانان بر متن آن اتفاق دارند . رسول خدا فرمود : هر كس من مولا و سرپرست او هستم ، علي مولا و سرپرست او است . عمر پس از اين فرمايش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به علي (عليه السلام) اين گونه تبريك گفت :

«افتخار ، افتخار اي ابوالحسن ، تو اكنون مولا و رهبر من و هر مولاي ديگري هستي.»اين سخن عمر حكايت از تسليم او در برابر فرمان پيامبر و امامت و رهبري علي (عليه السلام) و نشانه رضايتش از انتخاب علي (عليه السلام) به رهبري امت دارد ؛ اما پس از گذشت آن روز‌ها ، عمر تحت تأثير هواي نفس و علاقه به رياست و رهبري خودش قرار گرفت و استوانه خلافت را از مكان اصلي تغيير داد و با لشكر كشي‌ها ، برافراشتن پرچم‌ها و گشودن سرزمين‌هاي ديگر ، راه امت را به اختلاف و بازگشت به دوران جاهلي هموار كرد و [مصداق اين آيه قرآن شد :]

پس، آن [عهد] را پشتِ سرِ خود انداختند و در برابر آن ، بهايى ناچيز به دست آوردند، و چه بد معاملهاى كردند .


ملا علي قاري (متوفاي1014هـ)

حديث غدير بدون شك صحيح است ؛ بلكه بعضي از حافظان آن را متواتر دانسته اند ؛ چون در نقل احمد آمده است :

اين حديث را در زمان خلافت علي عليه السلام بعد از اختلافي كه در باره آن پيش آمد، سي تن از اصحاب شهادت دادند كه آن را از رسول خدا صلي الله عليه وآله شنيده اند.


علامه اسماعيل بن محمد العجلوني الجراحي (متوفاي 1162هـ)

حديث: «من كنت مولاه فعلي مولاه» را طبراني و احمد وضياء در كتابش المختارة، از زيد بن ارقم وعلي و سي نفر از صحابه نقل كرده اند، پس حديث متواتر و مشهور است.

العجلوني الجراحي ، إسماعيل بن محمد ، كشف الخفاء ومزيل الإلباس عما اشتهر من الأحاديث على ألسنة الناس ، ج 2 ، ص 361 ، رقم : 2591


محمد ناصر الباني (1332هـ . 1914م ؛ 1420هـ - 1999م)

راي حديث غدير سند‌هاي بسياري ذكر شده است كه افراد زيادي مانند هيثمي در كتابش المجمع اسناد آن را ذكر كرده اند ، ومن آنچه آورده‌ام اندكي از آن است كه هر كسي پس از آشنائي با اسناد آن يقين به صحت پيدا مي كند . ابن عقده همه راه‌هاي نقل آن را در كتابي مستقل جمع كرده است و ابن حجر بنا بر بعضي از اسناد ، آن را صحيح و بر بعضي از اسناد ، حسن دانسته است .

خلاصه سخن آن كه هر دو قسمت اين روايت [من كنت مولاه فعلي مولاه ؛ اللهم وال من والاه ] صحيح هستند ؛ بلكه قسمت اول آن به صورت متواتر از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل شده است ... .

الباني ، محمد ناصر (معاصر) ، السلسلة الصحيحة ، ج 4 ، ص 249


محمد بن اسماعيل صنعاني (متوفاي1182هـ)

گروهي از بزرگان و پيشوايان در دانش حديث ؛ مانند : احمد حنبل و حاكم نيشابوري و ابن ابي شيبه و ابن ماجه حديث : من كنت مولاه... را با سند روايت كرده‌اند . برخي از پيشوايان آن را از احاديث متواتر شمرده اند .

الحسني الصنعاني ، محمد بن إسماعيل الأمير ، توضيح الأفكار لمعاني تنقيح الأنظار ، ج 1 ، ص 243 ، تحقيق : محمد محي الدين عبد الحميد ، ناشر : المكتبة السلفية - المدينة المنورة .


سبط بن جوزي (متوفاي 654هـ)

دانشمندان متخصص در تاريخ اسلام اتفاق دارند كه قصه غدير بعد از باز گشت رسول خدا ‌صلي الله عليه وآله ‌‌از حجة الوداع در هيجدهم ذي الحجة اتفاق افتاد ، اصحاب و يارانش را صد و بيست هزار نفر بودند جمع كرد و درسخنراني اش فرمود : هر كس من او را مولا و رهبرم ؛ پس علي ، مولا و رهبر او است ، در اين روايت با صراحت نه با كنايه و اشاره رسول خدا صلي الله عليه وآله علي را پيشوا قرار داد.‌‌

سبط بن الجوزي الحنفي ، شمس الدين أبوالمظفر يوسف بن فرغلي بن عبد الله البغدادي ، تذكرة الخواص


علامه شمس الدين الجزري الشافعي (متوفاي833هـ)

وي پس از نقل حديث غدير مي گويد: اين حديث از اين جهت حسن واز جهات زيادي صحيح و از جهت امير المؤمنين علي و رسول خدا متواتر است، گروههاي زيادي از گروههاي زيادي ديگر آن را روايت كرده اند، سخن كساني كه بدون آگاهي از دانش حديث آن را ضعيف دانسته اند ارزشي ندارد ونبايد به آن اعتنا كرد.

الجزري الشافعي ، أبي الخير شمس الدين محمد بن محمد بن محمد ، أسني المطالب في مناقب سيدنا علي بن أبي طالب كرم الله وجهه




«مولي» به معناي «اولي»


محمد بن اسماعيل بخاري (متوفاي 256هـ) :

وي در تفسير سوره حديد مي‌نويسد :باب تفسير سُورَةُ الْحَدِيدِ قال مُجَاهِدٌ ... «مَوْلَاكُمْ» أَوْلَى بِكُمْ .

مجاهد گفته است : (مولاكم) به معناي (اولي) و برتر به شما است .

البخاري الجعفي ، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ) ، صحيح البخاري

سنت

الكلبي ، محمد بن السائب ، (متوفى 146 هـ) ؛

محمد بن سائب كلبي از علماي پرآوازه لغت عرب در قرن دوم از كساني است كه تصريح كرده است كه «مولي» به معناي «اولي» مي‌آيد .

فخر رازي ، مفسر مشهور اهل سنت در تفسير آيه « هي مولاكم وبئس المصير (الحديد / 15) » مي‌نويسد :در لفظ (مولي) چند نظريه وجود دارد ، يكي از آن سخنان از ابن عباس است كه گفته است: (مولاكم) يعني فرجام و عاقبت . توضيح آن اين است كه (مَولي) از (وَلِي) به معني نزديك بودن است ؛ يعني آتش جايگاه شما است كه به آن نزديك مي شويد و به آن مي رسيد .

سخن دوّم از كلبي است كه مي‌گويد : (مولي) يعني اولي و بر تر از شما به خود شما است .

الرازي الشافعي ، فخر الدين محمد بن عمر التميمي (متوفاي604هـ) ، التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب ، ج 29 ، ص 198 ، ناشر : دار الكتب العلمية - بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1421هـ - 2000م .


أبو حيان اندلسي ، نظر كلبي را اين گونه نقل مي‌كنند :

( هو مولانا ) ناصرنا وحافظنا وقال الكلبي هو أولى بنا من أنفسنا في الموت والحياة .(او مولاي ما است) ياور و نگاهدار ما است ، كلبي گفته است : مولي به معناي اولي و برتر از ما به جان ما در مرگ و زندگي است .تفسير البحر المحيط ، ج 5 ، ص 53 ، تحقيق : الشيخ عادل أحمد عبد الموجود - الشيخ علي محمد معوض، شارك في التحقيق 1) د.زكريا عبد المجيد النوقي 2) د.أحمد النجولي الجمل ، ناشر : دار الكتب العلمية - لبنان/ بيروت ، الطبعة : الأولى ، 1422هـ -2001م .


أبو حيان اندلسي ، نظر كلبي را اين گونه نقل مي‌كنند :

( هو مولانا ) ناصرنا وحافظنا وقال الكلبي هو أولى بنا من أنفسنا في الموت والحياة .(او مولاي ما است) ياور و نگاهدار ما است ، كلبي گفته است : مولي به معناي اولي و برتر از ما به جان ما در مرگ و زندگي است البغوي ، الحسين بن مسعود (متوفاي516هـ) ، تفسير البغوي ، ج 2 ، ص 299 ، تحقيق : خالد عبد الرحمن العك ، ناشر : دار المعرفة - بيروت


أبي عبيدة ، معمر بن المثني ، (متوفاي 210هـ)

«هِيَ مَوْلاَكُمْ» أولى بكم .اين مولاي شما است ؛ يعني اولي و برتر است به شما .

التيمى ، أبو عبيدة معمر بن المثنى ، مجاز القرآن


أبو بكر الأنباري (متوفاي 328هـ)‌‌‌

ابوبكر انباري گفته : مولي به معناي اولي است ، و اين فرمايش خداوند : (النار هي مولاكم) ؛ يعني نار اولي است براي شما . در شعر لبيد هم به معناي اولي آمده است : دو گروه متخاصم گمان بردند كه ترسناك تر و سزاوارتر براي ترس و وحت پشت سر و روبرو است .

الأنباري ، أبو بكر محمد بن القاسم (متوفاي328هـ) ، الزاهر في معاني كلمات الناس


إبن منظور الأفريقي (متوفاي 711هـ)

ابن منظور مصري كه كتاب لسان العرب او از برترين كتاب‌هاي لغت به شمار مي‌رود ، با استشهاد به شعر معروف لبيد تصريح مي‌كند كه «مولي» در اين شعر به معناي «أولي» است :

وأما قول لبيد : فعدت كلا الفرجين تحسب أنه مولى المخافة خلفها وأمامها فيريد أنه أولى موضع أن تكون فيه الحرب .

(ترجمه شعر قبلا ذكر شد) در شعر لبيد : از (مولي المخافة) اين چنين قصد شده است كه : سزاورتر و بر ترين مكان كه در آن جنگ خواهد بود ، پشت سر و رو برو است .الأفريقي المصري ، محمد بن مكرم بن منظور (متوفاي711هـ) ، لسان العرب ، ج 15 ، ص 410 ، ناشر : دار صادر - بيروت ، الطبعة : الأولى


الدقيقي النحوي (متوفاي614هـ)

وي نيز كه از بزرگان علم لغت در قرن هفتم به شمار مي‌ورد ، تصريح مي‌كند كه «مولي» به معناي «اولي» مي‌آيد :

وقال تعالى : «مأواكم النار هي مولاكم» أي أولى بكم .

خداوند فرمود : جايگاه شما آتش است، يعني آتش اولي و برتر است براي شما .

الدقيقي النحوي ، سليمان بن بنين (متوفاي614هـ) ، اتفاق المباني وافتراق المعاني ، ج 1 ، ص 138 ، تحقيق : يحيى عبد الرؤوف جبر ، ناشر : دار عمار - الأردن ، الطبعة : الأولى ، 1405هـ 1985م


الحسيني الزبيدي (متوفاي 1205هـ)

الزبیدی در تاج العروس به استشهاد به شعر معروف لبيد تصريح مي‌كند كه «مولي» در اين شعر به معناي «أولي» است :

وأما قول لبيد : فعدت كلا الفرجين تحسب أنه مولى المخافة خلفها وأمامها فيريد أنه أولى موضع أن تكون فيه الحرب .

(ترجمه شعر قبلا ذكر شد) در شعر لبيد : از (مولي المخافة) اين چنين قصد شده است كه : سزاورتر و بر ترين مكان كه در آن جنگ خواهد بود ، پشت سر و رو برو است .

الحسيني الزبيدي ، محمد مرتضى (متوفاي1205هـ ، تاج العروس من جواهر القاموس ، ج 40 ، ص 254 ، تحقيق : مجموعة من المحققين ، ناشر : دار الهداية این همه سند را ولش کن از وهابی حرامزاده تر مگه  خودش عامل تفرقه926 بوده است 926 -385شیعه = 541 عمر و ابوبکر 851 تفرقه بدین 851- 541 عمرابوبکر= 310 عمر


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







+ نوشته شده در چهار شنبه 14 خرداد 1393برچسب:,ساعت 12:8 توسط امیر علی عرفانیان |




الله 18 سلطان 18 جانشین 18 مکتب18 جانشین 18 بدین 18 الله 18+64 دین = 82 امام 82 مهدی 82
جانشین حضر ت محمد ابن عبدالله 110 علی 110 جانشین اصلی آخرین پیامبر الهی 110 خلیفه اول امام واقعی
امشب شب قدرمی باشد23مهدی23رهبر23 طبیب23 الگوی 23جهان اسلام 23جانشینه 23 اصلی23ناب الله23 آئین23ملائک
سنگ کیسه صفرا اگه می خوای نمیری نخور نمکو روغنو شیرینی
قی کردن بهترین دوای جسم میباشد قی کردن از تجمع سنگ در کیسه صفراء جلو گیری می کند وقتی کیسه صفرا پر ش
به ابجد53 صلوات برمحمد53 احمد 53 علی26+27 فاطمه = 53 آل طاها آل یاسین53امام جانشین پیامبر53
شهید 319 اسلام واقعی 319 شهید 319 دین ناب محمد علی 319راه الهی الله 319 شهید 319 فلسفه دین 3319
سردار سلیمانی آیا وقت آن نرسیده تا جنایتکاران را سر جایشان بنشانیم
نام تو اسم اعظم پروردگار است منتخب رسول ابن عم نبی عم یتساءلون عن نباء العظیم الذی هم فیه مختلفون ثم
دین الله اصل اسلام 59 مهدی 59 دین واقعی اسلام 59 دین الله شیعه59 شیعه اصل اسلامه59دین واقعی اسلام59
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟ «ث ، ج ، خ ،ز ، ش ، ظ ،ف»
ظالم عالم مقصر عالم کیست بدبخت عالم کیست مذهب عالم کیست 740اندیشه شیطان740مقصرعمر740
مذهب الله محمد53فاطمه علی53سعادتمند ترین 53اهل بیت پیامبر53احمددین نمونه الله 53 53دین کامل الله 53
چرا هفت حرف در سوره ی حــمــد نیست؟«ث ،ج ،خ ،ز،ش،ظ،ف» قدرت علمی امام مهدی میتواند عرش رابه لرزه درآو
رهبر آسمانی الله 59مهدی 59آخرین امام دین اسلام59 دین الله 34+25 اصل اسلام=59 مهدی59دین واقعی اسلام59
دین۶۴ الله محمدعلی۶۴جانشین محمدعلی۶۴دین۶۴الله محمدعلی۶۴تنها برگزیده دین۶۴نماینده غدیری۶۴ اصحاب یمین
بیماری های سگ مهمترین بیماری سگ میرینه تو خونه بوگندشم میمونه
فرمانده دلاور دین اسلامی 110 علی 110 دین الهی 110ریاضی در قرآن فضائل امام علی از نظر دشمنان امام علی
کشته شدگان بت پرست که به دست با کفایت مولاء علی در جنگها بدر احد خندق تبوک و فتح مکه
کشته شد زهرای اطهر زان سبب گفته در قرآن تمام آیه ها حق با علیست